دوباره خواهم مرد


by : x-themes

 

 

در تاریکی زندگی میکردم

تنهایی, هستی مرا نابود کرده بود

برای اینکه دوباره زنده شوم

به دنبال نوری می گشتم

که انگار وجود نداشت

تا اینکه تو را یافتم

تو همان قطره ی زندگی بخش

در قلب مرده ام می باشی

که به زندگی ام معنای تازه ای داده ای

به امید با تو بودن است

که اکنون نفس می کشم

پس بدان ای عشق من

که روح من به وجود تو وابسته است

و اگر تو هم تنهایم گذاری

دوباره خواهم مرد


نظرات شما عزیزان:

sanaz
ساعت11:24---10 خرداد 1392
ehsas ast mazrae ke nist hey shokhmash mizaniiiiiiiiiiiiiiii

بهامین
ساعت10:46---10 خرداد 1392
سال تحویل شد و من

تمام دلتنگی هایم رابه جای تو

در آغوش می کشم...

و چقدر جایت در میان بازوانم خالیست...


مریم
ساعت10:45---10 خرداد 1392
هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
هرجا که دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم
وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
و اما من…
بر نمیگردم که هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!


مرتضی
ساعت10:45---10 خرداد 1392
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست
در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست
بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست …


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






†ɢα'§ : <-TagName->
سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, 18:1 |- ♥اکبر♥ -|

ϰ-†нêmê§